یک مهمونی عالی
روز 5شنبه 17 بهمن خونه همکار مامان جون ،خانم بهبهانی دعوت بودیم بعد از یک هفته بخور و بخواب در خونه بخاطر برف و بارون ، حالا هم یک مهمونی خوب مامان و امیرعلی خیلی شور و ذوق مهمونی داشتند اما من راستش را بخواید تا آخرین لحظه دلم نمی خواست باهاشون برم اما به اصرار مامانم و اینکه آقا کیانوش هم دیروز در کانون زبان مجددا بهم گفته بود که به مهمونی خونشون برم راضی شدم وقتی که رفتیم با اینکه با هم تقریبا همسایه بودیم اما خانم نیکنام و ارشیا جون ار آمل و خانم صدای حق از بابل زودتر از ما رسیده بودند همون اول مستقیما با راهنمایی آقا کیانوش به اتاق کامپیوتر رفتیم تا موقع ناهار، بعد از ناهار مفصل و انواع خورشت و نوشی...
نویسنده :
مادر دوامیر
10:19